قیمت یک لباس فقط از روی قیمت پارچه و زحمتی که جهت دوختن آن لباس کشیده شده است و زمانی که جهت دوخت آن لباس مصرف شده است مشخص نمی شود بلکه عوامل بسیار زیادی میتواند روی قیمت یک لباس تاثیر گزار باشد که به این موارد اشاره خواهد شد :
برای توضیح دادن بهتر این موارد چند مثال میزنیم.
فرض کنید شما برای خرید یک لباس به یک مزون معمولی در محله خود مراجعه می کنید و به چند لباس که روی رگال و چوب لباسی قرار داده شده است برخورد می کنید و بعد از برداشتن و نگاه کردن یکی از آنها را می پسندید و قیمت آن لباس را از خیاط می پرسید و خیاطی که مشغول خیاطی کردن است و پشت چرخ نشسته است در حد چند کلمه جواب شما را می دهد و قیمت آن را به شما می گوید و مشغول کار خود می شود و شما با یک حساب و کتاب ساده و تخمین زدن قیمت با کیفیت لباس آن را مناسب می دانید و خریداری می کنید و از محل خارج می شوید.
در مثالی دیگر شما جایی در حال تردد هستید و همان لباس با همان مدل دوخت و همان پارچه را پشت ویترین یک مزون و روی یک مانکن می بینید و حس کنجکاوی شما بر انگیخته میشود که ببینید این لباس
در این مزون چه قیمتی دارد وارد آن مزون می شوید و می بینید یک محل بسیار شیک است که خیاط ها در گوشه ای از آن در حال کار کردن هستند و چند نفر بعنوان مسئول واحد فروش بعد از وارد شدن شما به استقبال شما می آیند و از شما بابت اینکه چه مدل لباسی مد نظرتان است سوال می پرسند و چندین مدل مختلف لباس در همان راستا به شما می دهند و شما را به محل پرو لباس راهنمایی میکنند و بارها و بارها جواب سوال شما را نسبت به مواردی که پرسیده می شود می دهند شما بعد از پوشیدن و پرو کردن لباسهای مختلف یکی را انتخاب می کنید و خریداری می کنید.
در مثالی دیگر شما به واسطه یکی از آشنایان به یک مزون بسیار لاکچری میروید و می بینید که همه افرادی که آنجا هستند بسیار عالی و رسمی و با لباس فرم به شما خوش آمدگویی می کنند محل آنجا بسیار شیک و دیزاین شده است یک موسیقی عالی در حال پخش شدن است. واحد فروش با شما همراهی میکند و همه لباسهایی که شما نسبت به آنها علاقه نشان داده اید را برای شما توصیف می کنند و به شما با توجه به فرم
بدنی و تناسب اندام شما مشاوره میدهد بوی بسیار خوب و مطبوعی در محل به مشام می رسد و بدون
اینکه شما را مجبور به خریداری محصولی کنند فقط به شما اطلاعات و مشاوره میدهد و حتی از شما پذیرایی مختصری می شود و در آن محل بجز لباس موارد دیگری نیز وجود دارد که به شما در ست کردن لباس کمک میدهد مانند بدلیجات ، کیف ، کفش ، پیراهن، کراوات ، لباس زیر و حتی میک آپ
با زدن این چند مثال به سراغ سؤال اول خود می رویم؟
یک خیاط چگونه بر روی لباس و محصولات خود قیمت گذاری میکند؟
اگر کاملا به مثالهای بالا توجه کرده باشید متوجه میشوید که یک فروشنده موفق باید سعی کند نیازهای بیشتری از مشتری خود را برآورده و تامین کند و به نیازهای معنوی مشتری اهمیت دهد یک مشتری اگر از جایی جنسی را خریدار کند که بعد از خارج شدن از آن محل حس خوبی گرفته باشد حتی اگر قیمت محصولات بالا هم باشد با توجه به اینکه حس خوب و لاکچری بودن را تجربه کرده است مطمعناً دوباره به آن محل برمی گردد.
تفاوت دیگری که در این مثالها دیده میشود این است که مشتری هرچه به محلی وارد شود که شیک تر باشد و خدمات بهتری ارائه دهد سعی میکند خود با آن محیط مطابقت دهد و با آن شرایط همسانی پیدا کند و حتی روی قیمتها بحثی از تخفیف و چانه زدن هم نکند و سعی می کند در قبال خدماتی که گرفته است انعام هم بدهد.
مشتری در این مکانها حتی متوجه نیازهایی می شود که قبلاً اطلاعی از آنها نداشته است
نکته ای که قابل توجه است این است مشتری باید از فروشنده و ارائه دهنده کالا و خدمات حس دلسوزی بگیرد یعنی اینکه بداند برای فروشنده ارزشمند است و فروشنده برای او زمان میگذارد و روابط عمومی و آگاهی و دانش فنی بالایی در این زمینه دارد و این حس را از فروشنده نگیرد که او فقط دارد با هر ترفندی جنسی را به او می فروشد و فقط به این فکر می کند که جنس را غالب کند و تمام تمرکز و تاکیدش روی فروش اجناسش
می باشد
اگر مشتری چنین حسی را بگیرد شاید رو در بایستی کند و خریدی انجام دهد اما دیگر به آنجا بر نمی گردد. سود فروشنده روی این است که مشتری دائمی داشته باشد یا مشتری وفادار که برای خرید همیشه آن محل را قابل اعتماد بداند و محصولات خود از آن محل خریداری کند
اگر مشتری حس شکم سیری از فروشنده بگیرد خواه ناخواه روی ضمیر ناخودآگاهش تاثیر زیادی میگذارد و حس مدیون بودن نسبت به فروشنده می گیرد و برای تشکر از طریق پرداخت پول بیشتر یا انجام دادن
سعی میکند سپاسگزاری و تشکر خود را به فروشنده برساند.
یک فروشنده خوب باید در زمینه های آموزشی، تولید محتوا، فن بیان، اطلاعات فنی ، روابط عمومی بالا و برخورد با مشتری ، فراهم کردن یک محیط شیک و مناسب جهت احترام به مشتری اهتمام بورزد و برای مشتری شخصیت قائل باشد
همه انسانها با اینکه یک نفر هستند اما شخصیتهای مختلفی در شرایط مختلف از خود بروز می دهند و رفتارشان در برابر دیگر انسانها با توجه به ارتباطاتی که دارند متفاوت است.
نوع برخورد انسانها با همدیگر به شخصیتی مرتبط است که از آن فرد انتظار دارند.
مثلاً رفتار ما با پدر و مادر - دوست – آشنا و غریبه و حتی رئیس و بالا دستی متفاوت است
با اینکه ما یک نفر هستیم
∆ این فروشنده است که تصمیم می گیرد یک مشتری با کدام شخصیت خود وارد محل کسب او شود !!!!
نتیجه گیری کلی که از این چند سطر مقاله می توان گرفت تا جواب سوال اصلی آن را داد این است که :
*** یک فروشنده خوب است که میتواند تصمیم بگیرد محصول خود را کجا بفروشد ، به چه افرادی بفروشد و چگونه و یا چه قیمتی بفروشد تا مشتری کاملاً با رضایت قلبی و حس شادمانی از پرداخت هزینه و خرید محصول
از محل کسب او خارج شود * * *